باز هم خیالها...باز روی ماه تو
قلب بی قرار من...دست بی پناه تو
روز تلخ حادثه آن دروغ لعنتی:
"دوستت نداشتم " آخرین گناه تو
حسرت نگاه من در دل جماعتی
حیف من که داشتم حسرت نگاه تو
با تمام هستیم خواستم ، نخواستی
آه از منی که گفت: " هر چه دلبخواه تو..."
نیستی ولی هنوز مانده پشت پنجره
چشمهای خسته ای همچنان به راه تو....
خط خطی های خیال...برچسب : نویسنده : س khatkhati بازدید : 561